-
eastern paradox
جمعه 11 آبانماه سال 1397 18:50
.I found a paradox here, I have named it the eastern paradox Realized these people are a revolutionized version of Iranian in their own dirty way, they pretend they are happy, but inside they are always sad. They show off they love you, they welcome you but in their corners they hate you and they try the top of their...
-
سنگ دلان منشین
دوشنبه 29 مردادماه سال 1397 05:49
جانا به غریبستان چندین به چه میمانی بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم یا راه نمیدانی یا نامه نمیخوانی گر نامه نمیخوانی خود نامه تو را خواند ور راه نمیدانی در پنجه ره دانی بازآ که در آن محبس قدر تو نداند کس با سنگ دلان منشین چون گوهر این کانی
-
روزسرد
یکشنبه 17 تیرماه سال 1397 17:51
به این فکر کنی چجوری برگردی بپرسی از خودت کجا گمم کردی شاید یه روز سرد شاید یه نیمه شب دلت بخواد بشه برگردی به عقب
-
دلتنگی
یکشنبه 20 خردادماه سال 1397 14:51
میدونی... توی ذهن من عطری مرکب از عطر دود کندرکلیسای خیابان ویلا بابوی یاسهای بنفش آویخته از باغی در فریدون کنار برای همیشه حک شده، یکی از استادان من همیشه میگفت عطر ماندگارترین خاطره در ذهن هر آدمیه. هرچقدر هم که دور باشه میتونه تازه مثل اکنون باشه. دلتنگم
-
...
پنجشنبه 16 فروردینماه سال 1397 16:06
مارفتیم من هنوز هم میان آدمهایی که میخواهند بگویند همراهند، تنها نشسته ام من دارم مرور میکنم کجای کار غلط بود من ؟ پاکیم؟بی گناهیم ؟ پاکدامنی نه نه نه چرا نمیفهمم چکار کردم من که چهارچوب شکنی نکردم هنوز دارم گیج میزنم مثل مستی بعد از نوشیدن هنوز ...
-
پریشان کن سر زلف سیاهت
سهشنبه 7 فروردینماه سال 1397 07:13
پریشان کن سر زلف سیاهت، شــــانه اش با من سیه زنجیر گیسو بـــاز کن، دیوانـــــــــه اش با من که می گویـد که می نتوان زدن بی جـام و پیمانه ؟! شراب از لــــعل گلگونت بده، پیمـــــــانه اش با من مگرنشنیده ای گنجینه در ویــــــرانه دارد جـــــــای ؟! عیان کـن گنج حسنت ای پری!، ویـــرانه اش با من ز سوز عشق لیلی در جهان...
-
کنسرت زیرزمینی
شنبه 19 اسفندماه سال 1396 05:52
دوست دارم یکبار دیگه که میام تهران یکی بهم پیام بده وبگه دوستم کنسرت زیر زمینی داره بلیط بگیرم بریم ؟ چقدر صدای کوزه رو دوست دارم ایکاش یاد بگیرم چجوری میشه کوزه نواخت
-
عاشقان، سر بر گیوتین
سهشنبه 24 بهمنماه سال 1396 12:30
قرار بود من در حافظیه ی شیراز باشم تو با قطاری از مسکو بیایی! شبی خوش از بهار و باد و باران! شاید ساقدوشی مست از پاریس برایمان شرابی گس عطری دلاویز ، کمی هم لبخند زیتون بیاورد باز یادم میآید ، قرار بود انگشتری از غزل های حافظ به دستت کنم و با فالی سرخ شعر زندگی را با هم آغازکنیم چه کنیم! در هر سه کشور انقلاب شد! بر...
-
عهد
دوشنبه 25 دیماه سال 1396 15:23
بالاخره بارون بند اومد منم به عهدم وفاکردم رفتم توی حیاط یه سلامی به بوته حسن یوسفم کردم گرمش بود آب پاشیدم روی سرش یکمم باهاش حرف زدم بهش گفتم این مهاجرته ، تو تنها نیستی ، من باهاتم ،میام هرروز میبینمت، مگر اینکه یکروز ازینجا برم و دیگه توی این کشور نباشم، شاید منم مهاجرت کنم ازینجا برم به دورترین نقطه دنیا، جایی...
-
حسن یوسف
یکشنبه 24 دیماه سال 1396 10:51
یکهفته است هوا بارونیه دیگه وقتی هوا بارونیه دلتنگ هم نمیشم حتی همه چیو خاموش میکنم میشینم به صدای شرشرش گوش میدم امروز رفتم قلمه حسن یوسف رو که از باغچه شهرداری توی جاده کنده بودم کاشتم توی باغچه کلی هم قربون صدقه اش رفتم گفتم تو دیگه ناامیدم نکن بهش گفتم یه قراری بگذاریم من میام هرروز قربون صدقه ات میرم توهم برگهای...
-
۲۶شهریور
شنبه 16 دیماه سال 1396 18:47
گاهی دوست داری در لحظه متوقف بشی اینقدر اونجابنشینی و تماشا کنی که عمرت همونجا تموم بشه هربار میام اینجا همون حس بهم دست میده. بشینم ، ثابت ، آروم ، سکون ، تموم. ۲۶شهریور۱۳۹۶
-
عطر چای
شنبه 25 آذرماه سال 1396 09:21
عاشق صدای تمرین کر مدرسه بغلیم که دارن برای کریسمس، سرودتمرین میکنند نشستم توی تراس روزنامه میخونم چقدر اینجا رو، نظم طبیعت و صدای جنگل رو دوست دارم و از همه مهمتر، نه کسی دستوری میده، نه غر میزنه، نه تحقیرت میکنه ، نه کلا کسی باهات کاری نداره اما سرده و باز هم صدای کر چقدر معصوم و پر تلاش و قشنگ و مزرعه های چای تا...
-
پیاده روی
سهشنبه 30 آبانماه سال 1396 19:20
همه چیز توی خاطره ام زنده شد کنار رود Brisbane مسیرطولانی پیاده روی ، باد، افتاب، وما دیوونه رفتن و دیدن استوری بریدج هم شبیه پل تنگه بسفروس توی یک روز سرد بهاری و ما دیوانه برای رفتن رفتن و رفتن Gone and go و هنوز عاشق تک تک قدمهام هستم هنوز هم بعد از همه سال عوض نشدم نه هنوز زوده
-
قول
چهارشنبه 26 مهرماه سال 1396 20:14
توروخدا همین الان از تو ذهنم بیا بیرون و بشین کنارم تا واست چای بریزم و قد تموم دلتنگیام نگات کنم. قول میدم اصن حرف نزنم تا آزرده نشی باشد؟ @TexT_SelectoR
-
ظلم به خود
چهارشنبه 26 مهرماه سال 1396 06:43
رابطه ای که یه بار به هم خورده اگه بازم برین سراغش به احتمال بالای ۹۰ درصد آخرش بدتر تموم میشه. این ینی تباهی. مخصوصا وقتی همیشه بهت توهین شده بوده. به خودتون ظلم نکنید
-
مامان
پنجشنبه 6 مهرماه سال 1396 19:26
مامان تو کاشکی هنوز زنده بودی کاشکی من هنوز ایران بودم کاش اینجوری تنها نبودم میدونی توی غربت تنهایی خیلی سخته میدونم صدامو میشنوی یامنو ببر پیش خودت یا تو بیا پیش من برای دیدنت آماده ام
-
دلتنگی
جمعه 31 شهریورماه سال 1396 20:48
آدم میتواند در آن واحد در دو جا حضور داشته باشد یکی آنجایی که هست یکی آنجایی که میخواهد باشد ...!
-
پاییز
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1396 05:39
اینبار پاییز تنها بازهم تنها در گوشه ای غریبه تر از تهران نیستی و نیستم خیابان ویلا ، چای و کلوچه دیگر امسال میشکنم پاییز دلچسب در کنارتو،قدم زدن تاحد مرگ ، من هیچ چیزی شادم نمیکند ، من کنج تورا میخواهم . من تو تو وپاییز تهران
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 بهمنماه سال 1395 21:33
من آن درخت زمستانی ، بر آستان بهارانم که جز به طعنه نمی خندد، شکوفه بر تن عریانم زنوشخند سحرگاهان ، خبر چگونه توانم داشت منی که در شب بی پایان، گواه گریه بارانم شکوه سبز بهاران را، برین کرانه نخواهم دید که رنگ زرد خزان دارد، همیشه خاطر ویرانم... کجاست باد سحرگاهان ، که در صفای پس از باران کند به یاد تو ، ای ایران! به...
-
کوری
یکشنبه 10 آبانماه سال 1394 16:23
همیشه قضاوت همیشه ... کوری ...الهی چشمانی بصیر
-
هنوز هم
چهارشنبه 6 آبانماه سال 1394 13:48
-
سه سال و ده ماه
یکشنبه 4 مردادماه سال 1394 19:10
همیشه ستاره ها نمیدرخشد گاهی آسمان ابری می شود و گاهی می درخشندو ناتوان از دیدن شهابسنگها از آسمان سقوط می کنند دیگر نوری از آنها نخواهی دید، برروی خاک فقط اثری حفره ای ماندگار تهی شدن تا ابد
-
...
دوشنبه 27 بهمنماه سال 1393 10:26
هرگز کلامی نداشتم که بگویم گاهی سکوت شیرینترین جواب است و رهایی گریختن از آنچه مرا به بند میکشد دوست دارم در پیله خود باشم نه همچون کرمی در آرزوی پروانه شدم دوست دارم بمانم و فراموش شوم انگار که اصلا نبوده ام نه نامی نه پیامی و فقدان تهی شدن نبودن بهتر از بودنهای به ظاهر جذاب
-
اسفند
جمعه 24 بهمنماه سال 1393 22:14
آرامش در آستانه اسفند ماه چند روز دیگر آخرین ماه سال رفت و آمدها نگران هیچ چیز نیستم نه انتظاری نه دغدغه ای در تعادلم با کیهان شاید مرده ام ... شاید
-
بازهم ....
پنجشنبه 14 شهریورماه سال 1392 23:55
پنجره های منتظربرای شنیدن صدای تو ..... اینجا چه سوت و کور است وقتی تو بهانه ام نیستی عطر سیگار آتش نزده طعم انگورهای بنفش دانه درشت صدای ملایم آهنگ نورسایه روشن و صدای آهنگین تو پک های عمیق ... تکرارها... گفتن ها ... و فراموشی ها ... ... رفتن ها ... ... ... بازهم تنهایی ... ...بازهم من ... بازهم هیچ... ....
-
شب احیا
یکشنبه 6 مردادماه سال 1392 09:45
توکه رفتی این گوشه چشم براه ....در هرنگاهی جستجوی نگاه تو نه....... گفتم فصل ما گذشته ...تو فصل پنجم سال بودی ....یکبار و ............................................. دیگر هیچ بار دلتنگتم این روزها بازهم عطروبوی شبهای احیا مشام مرانوازش میکند.
-
...
جمعه 16 فروردینماه سال 1392 18:13
هرکس هم که بیاید بازهم هوای تو هوای دیگری بود افسوس که فصل ما تموم شده
-
طپش
جمعه 3 آذرماه سال 1391 20:09
-
آبان 91
پنجشنبه 25 آبانماه سال 1391 22:16
-
..
سهشنبه 25 مهرماه سال 1391 09:07
آن روزها فکر میکردم من عاشقم پاییزها امروز میدانم من عاشق پاییزم