من تنها

منتظر ترین نگاه ،

نگاه من در انتظار لحظه های بی گذر،

در تک تک سلولهایم ،

 تویی که جاری میشوی آن هنگام که من تورا تنفس میکنم ،

آنگاه که نسیم عطر تو ریه هایم را هوا میشود.

نظرات 5 + ارسال نظر
شاهین پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 16:23 http://ravani.blogsky.com

گر شده بی‌ وفا هست و نیست...بی‌ گمان بی‌ هوا گفت زیست...

او نیست که بیوفا شده
این هوای ابری دل من است
که نمیگذارد او طلوع کند
ای کاش ببارم و با طلوع
فردا
رنگین کمان شویم

شاهین جمعه 25 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 14:28 http://ravani.blogsky.com

آسمان ابری ... و این چیزی نبود که تو خواستی‌؟

ای کاش بباریم

کوریون شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 20:49 http://www.chorion.blogsky.com/

فقط نگاه می کنم ..

که بیایی

شاهین دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 17:41 http://ravani.blogsky.com

درد من حصار برکه نیست.درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است

چه سخت است بدون خدا...میان این همه نفهم ، سخت تر هم میشود ، باز که بگذرد میبینی‌ باز نمی‌شود ، مغرور راه می‌روی ، میخندی ، زنده‌ای ، انگشت نما نیستی‌ ،ولی‌ شب که دراز کشیدی ، از خودت می‌پرسی‌ خدایم کوو؟

بین یک مشت حصارو دیوارو زنجیر ما چه میکنیم

حسن دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 23:55

این جمعه حتما می آید اگر که او را بخواهی

دیگه منتظرش نیستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد