..

باید صبور بود و چشم دوخت به ثانیه هایی که آرام آرام میگذرند، اما وقتی میگذرند بی او جان مرا هم میکشندومیبرند،

باید به انتظار ماند ،به انتظار ماند

میایی یک روز آزادورها 

آرزویت را به آسمانها فرستادم

آرزویت کردم

رویای شیرینت را.


نظرات 4 + ارسال نظر
شیوا جمعه 11 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 16:03 http://just-kiss.blogsky.com/

میسی بهم سر زدی دوست عزیز

لیلا شنبه 12 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 20:57 http://raha59.blogsky.com

اگه دست نویس خودتون باشه فوق العاده است....زیبایی کلامتان استوار باد

لیلا جان چیزی از جایی کپی نشده،همشون غم و غصه های قلب منه
فقط اونهایی که نام دارند کپی هستند.
از لطفت متشکرم

شاهین شنبه 12 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 22:32 http://ravani.blogsky.com

مریم ، مریم ، تو چرا نقطه را نمی‌گذاری ، بینهایت خط سفید مانده ....

Setareh یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 00:01

Like ye donya kheyli ziba neveshti

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد